من متاسفم که با این تجربه دردناک روبرو شدی. اینکه یه رابطه عاشقانهت خراب بشه و خیانت ببینی، و بعد هم این همه فشار رو تحمل کنی، خیلی سخت و دردناکِ. اینکه افسردگی شدید داشتی و به خودت آسیب رسوندی، نشون میده که چقدر ضربه دیدهای. همچنین، حمایت نکردن خانوادهت تو این شرایط، درد رو دو چندان کرده.
باید بدونید که شما تنها نیستید و احساسات شما کاملا طبیعی هست. خیلی مهمه که به خودت فرصت بدی تا بتونی با این اتفاقات کنار بیای. متاسفانه من نمیتونم جایگزین مشاور یا روانشناس باشم، اما میتونم به شما پیشنهادهایی بدم که ممکنه به دردت بخورند:
با یه روانشناس حرف بزن: این خیلی مهمه که با یه متخصص صحبت کنی. حتما با یه روانشناس یا مشاور حرفهای تماس بگیر. آنها میتونن بهت کمک کنن تا این تجربه رو پردازش کنی و روشهای مقابله با افسردگی رو یاد بگیری. اگر بتونی به یه دکتر روانشناس دسترسی پیدا کنی، برایت بهتره.
با یه دوست یا عضو خانواده حرف بزن: با یه نفر قابل اعتماد صحبت کردن، میتونه خیلی کمککننده باشه. میتونی احساساتت رو با یه نفر قابل اعتماد که میتونی بهش اعتماد کنی، به اشتراک بگذاری.
به خودت فرصت بده: بهبودی نیاز به زمان داره. متاسفانه فشار و اضطراب رو نمیشه به سرعت از بین برد. حالا که به روانشناس مراجعه کردی، سعی کن از کمکهای اونا بیشترین استفاده رو ببری.
به خودت خوب فکر کن: به خودت اجازه بده که ناراحت باشی، و به خودت زمان بده تا احساساتت رو پردازش کنی.
برای خودت وقت بگذار: فعالیتهای لذتبخش مثل ورزش کردن، گوش دادن به موسیقی، یا مطالعه کردن رو انجام بده. این فعالیتها میتونن بهت کمک کنن تا استراحت کنی و انرژیات رو دوباره به دست بیاری.
به بدن و روح خودتون توجه کنید: مراقبه و یا تمرینات تنفس عمیق میتواند به آرامش درونی کمک کند.
سعی کنید بر عقده ها غلبه کنید: اینکه میترسی تنها بمانی، درک میکنم. اما یادت باشه که تنها نیستی و راهی برای غلبه بر این احساس وجود داره. با متخصص صحبت کنید تا بتوانید ریشه این احساسات را پیدا کرده و روش های مقابله با آن ها را بیابید.
در نهایت، به یاد داشته باش که تو قوی هستی و با کمک مناسب، میتونی از این مرحله عبور کنی.